جدول جو
جدول جو

معنی رنگ آمیز - جستجوی لغت در جدول جو

رنگ آمیز
کسی که رنگ ها را به هم مخلوط کند، نقاش، برای مثال از پی نقش های جان آویز / اختران نقش بند و رنگ آمیز (سنائی - ۲۱۸)، کنایه از حیله گر، نیرنگ باز، مکار، برای مثال دلم ربودۀ لولی وشی ست شورانگیز / دروغ وعده و قّتال وضع و رنگ آمیز (حافظ - ۵۳۶)، کنایه از آمیخته با ریا، ریایی
تصویری از رنگ آمیز
تصویر رنگ آمیز
فرهنگ فارسی عمید
رنگ آمیز
(لُ / لِ گُ تَ / تِ)
کنایه از نقاش است. (از آنندراج). نقاش که کارش مخلوط کردن رنگها بهم و رنگ با آب است. (فرهنگ نظام). نقاش. (ناظم الاطباء) :
از پی نقشهای جان آویز
اختران نقش بند و رنگ آمیز.
سنائی (حدیقهالحقیقه).
و در آن حوالی مرغزاری بود که ماه رنگ آمیز از صحن جمال او نقشبندی آموختی. (کلیله و دمنه)، نیرنگ باز. حیله ساز. محیل. مکار:
جوابش داد رنگ آمیز دایه
بگفتا نیست کاری خوارمایه.
(ویس و رامین).
دلم رمیدۀ لولی وشی است شورانگیز
دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آمیز.
حافظ
لغت نامه دهخدا
رنگ آمیز
نقاش، حیله گر، مکار
تصویری از رنگ آمیز
تصویر رنگ آمیز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رنگ ریز
تصویر رنگ ریز
رنگرز، صباغ، کنایه از حیله گر، نیرنگ باز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنگ آمیزی
تصویر رنگ آمیزی
ترکیب کردن رنگ های مختلف، رنگ زدن به چیزی، کنایه از ریا، نیرنگ بازی
فرهنگ فارسی عمید
(رَ)
آمیختن چندین رنگ مختلف چنانکه نقاشان کنند. آمیزش رنگهای گوناگون بهم. رجوع به رنگ آمیز شود، حیله. مکر. نیرنگ. حیله بازی. نیرنگ سازی. مکاری. حیله گری. رجوع به رنگ آمیز و رنگ آمیختن شود
لغت نامه دهخدا
(رَ تَ / تِ)
آمیخته شده با سنگ. سنگلاخ: و شرابی که از انگور کوهپایه کنند یا از انگور زمین سنگ آمیز کنند. قوی تر و خشک تر باشد از شرابها که از زمین نرم کنند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(اَ کُ)
ننگین. آمیخته به ننگ و زشتی و بدنامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از رنگ آمیزی
تصویر رنگ آمیزی
اختلاط رنگها، نقاشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنجش آمیز
تصویر رنجش آمیز
توام بارنجش، آزرده کننده ملامت آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پند آمیز
تصویر پند آمیز
آمیخته بنصیحت و اندرز
فرهنگ لغت هوشیار
ترس آور، ترسبار، تهدیدآمیز، هول آمیز، هول انگیز، وحشت آلود، وحشت بار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
يرثى لها
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
Pathetic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
pathétique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
жалкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
애처로운
دیکشنری فارسی به کره ای
طعنه آمیز، مضحک
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
قابل ترس
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
করুণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
น่าสงสาร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
ya kusikitisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
מְעוּרֵר רַחֲמִים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
哀れな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
erbärmlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
menyedihkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
दयनीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
zielig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
patético
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
patético
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
可怜的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
żałosny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
жалюгідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رقت آمیز
تصویر رقت آمیز
patetico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی